محل تبلیغات شما

این آخر هفته به یک پنل نویسندگان دعوت شده‌ام که درباره نوشتن کتاب‌هایم و روند چاپ آن‌ها توضیح دهم. وقتی که صاحب موسسه برای شرکت در پنل برایم دعوتنامه فرستاد داشتم از خوشحالی بال در می‌آوردم. حس بوکسوری را داشتم که سی سال از آخرین مبارزه‌اش گذشته است و حالا کاملا به دست فراموشی سپرده شده است. زندگی نکبت‌بار و بیهوده‌ای دارد. تا اینکه بعد از گذشت تمام این سال‌ها برای یک مبارزه جدید به رینگ بوکس دعوت می‌شود. دارم مثل بوکسور کذایی خودم را برای مبارزه جدید آماده می‌کنم.

یادداشت‌های ساکن آپارتمان شماره 203

فانتزی ایران گردی

ماجرای نه چندان خوشایند یک رادیوی سنهایزر

داشتم ,مبارزه ,بوکس ,رینگ ,جدید ,دعوت ,مبارزه جدید ,به رینگ ,رینگ بوکس ,بیهوده‌ای دارد ,و بیهوده‌ای

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها